آژانس تحقيقات پيشرفته دفاعي آمريكا (DARPA) طي دهه اخير و بويژه در حوزه دانش روباتيك، ويترين رنگيني از فناوريهاي پيشرفته هوشمند دفاعي و تسليحاتي را به نمايش گذاشته است.در اين آوردگاه فناوريهاي برتر ميتوان ردپاي محصولاتي از تجهيزات حفاظتي و توانافزايي فردي گرفته تا وسايل نقليه هوشمند، روباتهاي امدادگر ميدان نبرد، سامانههاي هوشمند رهگيري، ليزرهاي زميني و هوابرد و همچنين ديدبانها و جاسوسهاي روباتيك خزنده و پرنده را دنبال كرد كه گويي ميخواهند صحنه نبردهاي آينده را كاملا ماشيني كنند. نبردهايي كه با حضور ابرسربازها و ارتش روباتها به سناريوي فيلمهاي علمي ـ تخيلي و حال و هواي بازيهاي رايانهاي جنگي بيشتر شبيه خواهد بود.از قرار معلوم آژانس دارپا برگ ديگري از اين سناريوي رقابت پيشرفته دفاعي را ورق زده و از صرف ميليونها دلار بودجه براي پروژهاي موسوم به «آواتار» خبر ميدهد. البته اين آواتار با آواتار مشهور جيمز كامرون ـ پرفروشترين و فناورانهترين فيلم سينمايي همه دوران ـ فقط تشابه اسمي دارد؛ و همين ابتداي كار خيالتان جمع باشد كه اين آژانس تحقيقات پيشرفته دفاعي دنبال دستكاري ژنتيكي بيگانههاي پوست آبي نيست؛ بلكه آنها با برنامه آواتار خودشان در پي توسعه بخشيدن گونهاي از روباتهاي رزمنده هستند. آنطور كه خود آژانس ادعا ميكند، برنامه آواتار قرار است روي توسعه واسطها و الگوريتمهايي كار كند كه زمينه ارتباط و مشاركت بهتر و مؤثرتر ميان يك سرباز و يك روبات را بهبود خواهد بخشيد.به بيان ديگر، اين برنامه ميخواهد يك سرباز را قادر به شراكت مؤثرتري با يك ماشين نيمه خودكار دوپا سازد تا در سايه اين همنشيني و ارتباط كاري مؤثر، روبات بتواند همچون نسخه بدلي از سرباز در صحنه نبرد سينه سپر كند. با اين حساب آژانس در سوداي توسعه نسخه معادلي از پرندههاي بيسرنشين است كه روي زمين راه ميرود؛ در واقع يك گونه پرنده روباتيك دوپا كه سرباز كنترلكننده آن صدها يا هزاران كيلومتر دورتر از خط مقدم جبهه است.برنامه آواتار تا اين جاي كار آميزهاي از هراس و هيجان را در هيأت روباتهاي جنگجويي كه با روح و مغز سربازهاي انساني به جنگ همديگر ميروند، به تصوير كشيده است. تصويري كه به ادعاي متوليانش يك نقشه خيالي و برنامه واهي نيست. آنها معتقدند با وجود همه مشكلات و موانع، امكانات و فناوريهايي كه بتوان براي ادامه كار و نتيجه گرفتن به آنها تكيه كرد از قبل موجود هستند. به عنوان مثال ميتوان به نمونههايي همچون روبات Petman اشاره كرد كه ميتواند راه برود، زانو بزند و سينهخيز حركت كند.اين رو بات كه از ابتدا به عنوان ابزار آزمايش لباسهاي حفاظت از مواد شيميايي معرفي شده بود در كنار روباتهاي مشابه ديگري كه با مقاصد امنيتي و حفاظتي بهعنوان بدل انساني براي حضور در محيطهاي مخاطرهآميزي همچون عمليات خنثيسازي بمب مورد استفاده قرار ميگيرند، نمونههايي از تواناييهاي فناورانه بهتر براي آغاز ساخت سربازهاي روباتيك هستند.البته چنين روباتهايي مزايا و كاركردهاي واقعا مؤثري دارند، اما مشكل اينجاست كه اينگونه روباتها فقط ماشين هستند و آنقدر نبوغ و استعداد از خود نشان ندادهاند تا به عنوان يك مدل و نسخه جنگافزاري در ميدان جنگ مورد استفاده قرار گيرند.راهكاري كه فعلا براي اين مشكل مطرح ميشود، استفاده از ميانجي يا همان واسطهاي سختافزاري است. يك سكان هدايت (همانند دسته فرمان بازي) و نمايشگر چند مونيتوري احتمالا به درد اين كار ميخورد؛ يا چنانچه واقعا بخواهيد با نسخه آواتاري خودتان همراه شويد، ميتوانيد از يك كلاهكاسكت مجازي و لباسي مجهز به حسگرها و فعالكنندهها استفاده كنيد. البته بايد توجه داشت كه فناوري واسطها يا همان فصل مشتركهاي ارتباطدهنده مغز ـ رايانه هنوز به درجهاي از كمال نرسيده است كه دقت و تفكيكپذيري مورد نياز براي اتصالات همسطح با مغز انسان را پشتيباني كند، ولي اين اميدواري وجود دارد كه ظرف چند سال آينده به لحاظ پيشرفت و كارايي به گزينه مطلوب و قابل اعتنايي بدل شود.از طرفي با عنايت به بضاعت فناوري و سرمايه اختصاصيافته به برنامه آواتار و صدالبته اطلاعات و جزئياتي كه تا اينجاي كار از سوي متوليان آواتار اعلام شده است، فعلا تا همين حد كه بگوييم روباتهاي سرباز در راهند، حق مطلب ادا شده است.چون به نظر ميرسد هنوز تا ساخت روباتهايي كه عملا پا به صحنه نبرد بگذارند و به طور كاملا مستقل پيشمرگ انسان شوند، فاصله زيادي وجود دارد يا دستكم چالشهاي اساسي علمي و فناوري بسياري وجود دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.